چگونه آمریکا و چین ممکن است آشتی کنند؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۴۷۸۶
فرارو- هیو دی سانتیس؛ او در وزارت خارجه آمریکا در دوره رونالد ریگان سرپرست مسائل ناتو و افسر ستاد برنامه ریزی و سیاستگذاری بوده است. او سپس ریاست بخش استراتژی امنیت ملی در کالج ملی جنگ را برعهده گرفت. تازه ترین کتاب او "حق حاکمیت: استثناگرایی آمریکایی و نظم جهانی چند قطبی آینده" است.
به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست، سفر اخیر "لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا" رئیس جمهور برزیل به چین باید برای واشنگتن موردی برای بررسی واقعی باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روابط ایالات متحده با چین همواره در وضعیتی دوگانه تعریف شده است. از دید امریکا چین "خوب" چین عملگرا بود. چینی که پس از اصلاحات "دنگ شیائوپینگ" در سال ۱۹۷۸ میلادی سرمایه داری را پذیرفت و این توهم را ایجاد کرد که اگر نگوییم دموکراسی، اما دست کم پلورالیسم (کثرت گرایی) سیاسی در گوشه و کنار نظام سیاسی آن کشور وجود دارد.
از دید امریکا چین "بد" چین کمونیست شی جین پینگ است که به طور فزایندهای اقتدارگرا شده و مسیر چین را از اصلاحات دنگ در سال ۲۰۱۲ میلادی جدا کرد. این چین قدرت را متمرکز کرده، فضای باز را خفه کرده، ارتش را به طور گسترده در هر منطقه جنگی مدرنیزه نموده و برای خود جایگاه قدرتمندی در شرق و جنوب شرق آسیا متصور است.
با این وجود، چین و ایالات متحده در یک رابطه وابستگی به یکدیگر گرفتار شدهاند. روابط تجاری و سرمایهگذاری بین امریکا و چین برای شکوفایی دو کشور و اقتصاد جهانی بسیار مهم است. گسترش سیاستهای حمایت از صنایع داخلی دوره ترامپ، توسط دولت بایدن تجارت را محدود ساخته و چین را با نوعی ناامنی مواجه ساخته است. در عرصه بینالمللی اقدامات چین که هدف خوداتکایی ملی دارد در نوآوریهای عرصه فناوری از هوش مصنوعی گرفته تا محاسبات کوانتومی، واشنگتن را نگران ساخته است.
چین بر این باور است که ایالات متحده به دنبال مهار ظهور آن کشور است و به چرخش امریکا به سوی آسیا در دوره اوباما در سال ۲۰۱۲ میلادی اشاره میکند که تا حدی به منظور حفظ برتری نظامی آمریکا در آسیا - اقیانوسیه بود. ایالات متحده به نوبه خود میترسد که چین جایگزین آن کشور به عنوان هژمون جهان شود.
اگرچه رشد بی امان چین به دلیل تاثیرات ناشی از پاندمی ویروس کرونا، ترکیدن حباب املاک، وامهای غیر جاری و کاهش نیروی کار کاهش یافته، اما چین کماکان احتمالا تا اواسط قرن حاضر به قدرت اقتصادی غالب جهان تبدیل خواهد شد. این خط سیر و سخنان مکرر "شی جین پینگ" مبنی بر آن که ایالات متحده در حال زوالی مرگبار است فقط باعث تشدید نگرانیهای امریکا میشود.
واشنگتن و پکن تحت فشار افکار عمومی ناشی از لفاظیهای خود چهرهای اهریمنی از یکدیگر ارائه میدهند و لفاظیهای جنگ طلبانه را مطرح میکنند. برای عقب نشینی از پرتگاه بروز درگیری میان دو کشور برقراری مجدد گفتگو ضروری است. همانطور که "توماس فریدمن" در یادداشتی در تاریخ ۱۴ آوریل در "نیویورک تایمز" نوشت بدون چنین گفتگویی نمیتوان امیدی به بازیابی اعتماد متقابل میان دو کشور داشت.
هر دو طرف باید وابستگی خود به چشم بندهای فرهنگی که مانع سازش فیمابین میباشند را کاهش دهند. شی ممکن است تصور کند که چین جایگاه آسمانی خود را به عنوان پادشاهی میانه و مرکز تمدنی که جهان حول آن میچرخد احیا کرده، اما این یک نابهنجاری در دنیای قدرتهای نوظهور است. همین طور این نابهنجاری در مورد باور ریشه دار آمریکایی نیز صدق میکند که ایالات متحده از نظر تاریخی مقدر شده تا دنیایی سرگردان را نجات دهد. هدف سیاست خارجی تبدیل جهان به خودانگاره آمریکا نیست. دفاع و تقویت منافع کشور در جهانی رقابتی و اغلب متعارض باید هدف اصلی سیاست خارجی باشد.
برای پیشبرد این هدف باید به منظور از بین بردن موانع ارتباطی و بازسازی اعتماد بین واشنگتن و پکن بر دیپلماسی تاکید بیش تری صورت گیرد. شی باید دیپلماسی گرگ جنگجو که ناشی از خصومت با غرب است را رها کند و رویکرد مشارکت جویانه و عملگرایانه "هو جینتائو" و اسلاف او را از سر بگیرد. ایالات متحده باید از دلبستگی دیرینه خود به تک قطبی بودن و تقسیم ساده جهان به دموکراسیها و خودکامگیها پایان دهد. نیاز به حاکمیت قانون وجود دارد، اما در دنیای چند قطبی که در حال ظهور است ایالات متحده دیگر تنها قانونگذار نخواهد بود.
حفاظت از منافع آمریکا مستلزم حفظ یک نیروی نظامی قوی است نیرویی که به خوبی آموزش دیده و مجهز باشد و با آمادگی بالا عمل کند. عاقلانه است که تحریمهایی را بر تراشههای نیمه هادی دو منظوره اعمال کنیم که چین از آن برای مدرنیزاسیون قابلیتهای نظامی خود استفاده خواهد کرد. همان طور که "رابرت گیتس" نوشته اطلاع رسانی عمومی دستاوردهای اجتماعی و علمی آمریکا و موفقیت آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان اش تا زمانی که پیام عاری از تقدس مآبی باشد به مقابله با اطلاعات نادرست چینی کمک خواهد کرد. آمریکا باید خود را به عنوان الگویی برای دیگران معرفی کند نه در کسوت یک مبلغ دینی.
در نهایت، ایالات متحده باید تشخیص دهد که ظهور چین بخشی از توزیع مجدد قدرت جهانی است توزیعی که محرک آن پایان جنگ سرد بود. کشورهای نوظهور که از محدودیتهای مبارزه ایالات متحده و شوروی رها شده بودند شروع به دفاع از منافع ملی خود کردند. هند، برزیل، ترکیه، اندونزی و سایر کشورها قصد دارند نظم جهانی تحت تسلط غرب را با سیاستهایی که با اهداف شان همخوانی دارد جایگزین کنند.
همان طور که "سوبرامانیام جایشانکار" وزیر امور خارجه هند در سال گذشته گفته بود آنان طرفدار جهانی مبتنی بر قوانین هستند البته تا زمانی که منافع شان در معرض خطر قرار نگیرد. کشورهای جنوب شرق آسیا از جانبداری در مناقشه آمریکا و چین خودداری میورزند.
منافع متضاد پانزده کشور آفریقایی آنان را بر آن داشت تا از شرکت در رای گیری سازمان ملل در فوریه ۲۰۲۳ که از روسیه خواسته بود نیروهای خود را از اوکراین خارج کند خودداری ورزند. منافع رقیب در همبستگی متحدان امریکا نیز تاثیرگذار بوده چنان چه "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه در میانه رویارویی ایالات متحده و چین گفته بود که اروپا باید از دنباله روی از امریکا اجتناب ورزد.
دلارزدایی در تجارت بین المللی در حال انجام است که تا حدی برای مقابله با تحریمهای مالی ایالات متحده در حوزه مسائل مرتبط با امنیت ملی صورت میگیرد. لولا طرفدار استفاده از ارزهای جایگزین برای تسویه مبادلات فرامرزی است و بنگلادش اخیرا تصمیم گرفته هزینه یک نیروگاه هستهای روسیه را با استفاده از رنمینبی چین بپردازد. اقتصاددانان و سرمایه گذارانی مانند "نوریل روبینی" و "روچیر شارما" معتقدند که ما به سمت دنیایی از بلوکهای ارزی پیش میرویم.
تنشهای فزاینده بین ایالات متحده و چین جهانی را تهدید میکند که انسجام آن برای رسیدگی به بسیاری از مشکلات حیاتی خواهد بود که در میان آن مشکلات تغییرات آب و هوایی، فقر، پیشگیری از بیماریها و درگیریهای نظامی بزرگترین معضلات محسوب میشوند. در نظام سیاسی بین المللی در حال تکامل که از ویرانههای حکومت مشترک سابق ایالات متحده و شوروی بیرون میآید توزیع قدرت بیشتر پراکنده میشود. برای حفظ نظم جهانی باثبات هم برای ایالات متحده و هم برای چین اهمیت فزایندهای خواهد داشت که با دیگر قدرتهای منطقهای که کمتر قصد دارند در نحوه اداره جهان نظرشان را ارائه دهند راه میانهای پیدا شود.
واشنگتن و پکن برای جلوگیری از درگیری فاجعه باری که جهان را بالکانیزه میکند یا بدتر از آن جهان را وارد عصر تاریک جدیدی از جنگهای دائمی خواهد کرد باید روشی را بیابند که به دو کشور اجازه دهد به طور مسالمت آمیز منافع رقیب خود را در جهانی در حال تغییر آشتی دهند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ایالات متحده بین المللی دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۴۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اختلاف ها حل نشد اما واشنگتن و پکن مسیر گفت و گو را انتخاب کردند
به گزارش جماران، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، سفر اخیر خود به چین را با توقفی در یک فروشگاه موسیقی در پکن، جایی که آلبومهای تیلور سویفت و دو وَی (انگلیسی: Dou Wei، یک خواننده، ترانهسرا، موسیقیدان، آهنگساز، شاعر اهل چین ) را خرید به اتمام رساند . این اقدام او نمادی از تبادل های بین فرهنگی میان دو کشور بود. او در فروشگاه Li-Pi در راه رسیدن به فرودگاه گفت: موسیقی بدون توجه به جغرافیا، بهترین رابط میان انسان ها است.»
با این حال، ترانه های «نیمهشبها» سوئیفت و «رویای سیاه» دو وی به همین راحتی میتوانند اختلافات ظاهراً حلناپذیر در روابط عمیقاً آشفته بین دو اقتصاد بزرگ جهان را که هر دو طرف به طور عمومی و خصوصی، دیگری را مقصر آن می دانند، نشان دهند. وزرای خارجه آمریکا و چین و البته رئیس جمهور این کشور در سخنان خود همگی به این شکافها اشاره کردند، حتی در حالی که از فضایل باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی برای مدیریت این اختلافات و جلوگیری از سوء تفاهمها و محاسبات اشتباه تمجید کردند. بلینکن تمام تلاش خود را برای حمایت از اهمیت مبادلات ایالات متحده و چین در همه سطوح انجام داد. در شانگهای، او در یک رستوران معروف پیراشکی، سوپ و غذا خورد، در یک بازی پلی آف بسکتبال چین شرکت کرد و با دانشجویان آمریکایی و چینی در شعبه دانشگاه نیویورک دیدار کرد. او در دیدارهای رسمی خود با رهبران چین در پکن، بارها از بهبود روابط در سال گذشته صحبت کرد.
اما او همچنین تاکید کرد که ایالات متحده نگرانی های جدی درباره سیاست ها و اقدامات چین در صحنه های محلی، منطقه ای و جهانی دارد. و از این مواضغ عقب نشینی نخواهد کرد. وی گفت: آمریکا همیشه از منافع و ارزش های اصلی ما دفاع خواهد کرد. او در چندین نوبت از تولید بیش از حد خودروهای الکتریکی در چین که تهدیدی برای تأثیرات مخرب بر خودروسازان آمریکایی و اروپایی است انتقاد و از اینکه چین به اندازه کافی برای توقف تولید و صادرات پیش سازهای مواد افیونی مصنوعی اقدام نمی کند، گلایه کرد.
در مقطعی او به صراحت هشدار داد که اگر چین به حمایت از بخش صنایع دفاعی روسیه پایان ندهد، چیزی که دولت بایدن می گوید به روسیه اجازه داده است حملات خود به اوکراین را افزایش دهد و امنیت اروپا را تهدید کند، ایالات متحده برای متوقف کردن آن اقدام خواهد کرد. بلینکن پس از دیدار با شی به خبرنگاران گفت: «من روشن کردم که اگر چین به این مشکل رسیدگی نکند، ما به آن رسیدگی خواهیم کرد».
مقامات چینی نیز در این گفت و گوها صریح بودند و گفتند که در حالی که روابط عموماً از زمان پایین آمدن سال گذشته به دلیل سرنگونی یک بالون نظارتی چینی بهبود یافته، اما همچنان پرتنش است.
شی به بلینکن گفت: «دو کشور باید به جای آسیب رساندن به یکدیگر به موفقیت یکدیگر کمک کنند، به جای درگیر شدن در رقابت شریرانه، به دنبال زمینه های مشترک و حفظ تفاوت ها باشند، و به جای گفتن یک چیز اما برخلاف آن عمل کردن به حرف هایی که زده می شود متعهد بمانند.» او در واقع تلویحا آمریکا را به ریاکاری متهم کرد.
وانگ، وزیر امور خارجه، گفت که چین از آنچه که مداخله آمریکا در حقوق بشر، تایوان و دریای چین جنوبی و تلاش برای محدود کردن تجارت و روابط خود با سایر کشورها میداند خسته شده است. وی گفت: عوامل منفی در رابطه همچنان در حال افزایش و ایجاد است و رابطه با انواع اختلالات مواجه است. وی از ایالات متحده خواست «از خطوط قرمز چین در مورد حاکمیت، امنیت و منافع توسعه چین عبور نکند».
همان طور که یانگ تائو، مدیر کل امور آمریکای شمالی و اقیانوسیه در وزارت امور خارجه، به نقل از خبرگزاری رسمی شینهوا گفت: «اگر ایالات متحده همیشه چین را رقیب اصلی خود بداند، روابط چین و آمریکا به طور مستمر با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.»
با این حال، بلینکن بر تعامل در همه سطوح تاکید کرد. او از توافق جدیدی برای مذاکره با چین در مورد تهدیدات ناشی از هوش مصنوعی خبر داد، اما از کمبود دانشجویان آمریکایی که در چین تحصیل میکنند ابراز تاسف کرد . در حال حاضر کمتر از 900 نفر آمریکایی در مقایسه با بیش از 290000 چینی در ایالات متحده در چین تحصیل می کنند. او گفت که هر دو طرف به دنبال افزایش این مسئله هستند.
وزیر خارجه آمریکا در این باره گفت: « ما به این موضوع علاقه داریم، زیرا اگر رهبران آینده ما - چه در دولت باشد، چه در تجارت، جامعه مدنی، آب و هوا، فناوری و سایر زمینه ها - اگر بخواهند بتوانند همکاری کنند، اگر بخواهند قادر به حل مشکلات بزرگ باشند، اگر قرار است بتوانند اختلافات را حل کنند، باید زبان، فرهنگ، تاریخ یکدیگر را بدانند و بفهمند. آنچه در این دیدار به همتایان خود در جمهوری خلق چین گفتم این است که اگر میخواهند آمریکاییهای بیشتری را به چین جذب کنند، بهویژه دانشآموزان، بهترین راه برای انجام این کار ایجاد شرایطی است که امکان شکوفایی یادگیری را در هر جایی فراهم میکند – یک بحث آزاد درباره ایدهها و باورهای مختلف، دسترسی به طیف گسترده ای از اطلاعات، سهولت سفر، اطمینان به ایمنی، امنیت و حریم خصوصی شرکت کنندگان. »
اینها مسائلی هستند که نه تیلور سویفت و نه دو وی نمی توانند بر آنها غلبه کنند.